بايد بتوانيد از زاويه اي جديد به يك موضوع نگاه كن تا بتوانيد مخاطبان جديدي را به خود جذب كنيد

۳ بازديد

با اين مطلب ميخوام شما رو به خريد كتاب هنر برند شدن ترغيب كنم

 فقط بيست دلار خواهد بود. شما حتي مي توانيد از مخاطبان خود ريش كاردستي هاي دلخواهشان را با شما به اشتراك بگذارند. علاوه بر اين، فكر مي كنم  مي توانيد حاميان مالي زيادي پيدا كنيد كه به اين محتواها علاقه مند باشند.

داريد به اين موضوعات فكر مي كنيد؟ بايد بتوانيد از زاويه اي جديد به يك موضوع نگاه كن تا بتوانيد مخاطبان جديدي را به خود جذب كنيد. بيايد با هم زمينه ديگر را بررسي كنيم، اين دفعه بر غذا تمركز كنيم. چند نفر بلاگر غذا وجود دارد؟ مسلما خيلي خيلي زياد. به عبارت ديگ اين بازار بسيار اشباع شده است. براي ديده شدن در اين بازار، بايد «غذا» را با يك علاقه يا ارزش ديگر تركيب كنيد.

غذا را با ارزش خانواده تركيب كنيد. شما هم عاشق غذا و هم عاشق خانواده هستيد، بايد به دنبال راه هايي باشيد تا اعضاي خانواده را هنگام تهيه يك وعده غذايي دور هم جمع كنيد. آيا مي توانيد استراتژي  وب سايت  پر از دستورالعمل هاي آشپزي درست كنيد كه اعضاي خانواده به كمك آن بتوانند در كنار هم آشپزي كنند؟ در اين طرح، هركدام از اعضاي خانواده نقشي دارند؛ حتي بچه هاي كوچك كه مي توانند در هم زدن و چشيدن غذا كمك كنند. همه اعضا با هم غذا مي پزند؛ سپس در كنار هم مي نشينند و مشغول خوردن مي شوند، بدون تلويزيون، بازي هاي ويدئويي يا نوشتن پيامك. آيا اين طرحي فوق العاده نيست؟

كار ديگري هم مي توانيم انجام دهيم: ميتوانيم غذا را با شوخي و مزاح تركيب كنيم! اوه، اما يك دقيقه صبر كنيد. پيش از اين، بلاگر و ستارهاي ويدئويي به نام فني استرا اين كار را انجام داده است. او چند سالي است كه مشغول تركيب كردن غذا با شوخي و سرگرمي است. او مي گويد:

وقتي خيلي كوچك بودم، ميدانستم هدفم شاد كردن مردم و مخصوصا خنداندن آنهاست. هميشه سعي مي كردم روشي متفاوت و غيرمعمول پيدا كنم. اين باعث شد بازيگري در طنز را به عنوان اولين حرفهام انتخاب كنم و به لوس آنجلس بروم. اما پس از دو سال فهميدم كه واقعا بازي روي صحنه را دوست ندارم. براي همين تصميم گرفتم به جاي كمدين بودن، دنبال راه ديگري براي تركيب سرگرمي با كارم باشم. وقتي دختربچه كوچكي بودم، اشپزي بخش عمده اي از زندگي خانوادگي ام بود. اشتياق به پخت و پز در بزرگسالي نيز همراهم بود. بر خلاف بيشتر افراد، من هيچ مدرك آشپزي اي نداشتم؛ اما تصميم گرفتم از فرصتي كه پيش رويم قرار گرفته، استفاده كنم و به روش خودم، كاملا متفاوت با بقيه افراد به طور خودآموز اما نه خيلي جدي وارد مسير آشپزي شوم. نوشتن، روزنه اميد ديگري بود كه مرا به سوي داستان سرايي هدايت مي كرد. وقتي

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.