brbooks

كسب و كار

تحليل وضعيت ماركت

۳ بازديد

ساستك كتاب پيشنهادي در جهت برنامه بزاريابي ديجيتال مي‌باشد كه در زير بخشي از آن آمده است:

 

آيا وب سايت شما بازديدكنندگانتان را راضي مي كند؟ اين موضوع مهم و اساسي را دريابيد، از بازديدكنندگان خود بپرسيد و يا از پاپ آبي ساده‌ي ارزيابي ميزان رضايت استفاده كنيد، و يا درنهايت از «ارزيابي هاي كاربردپذيري» استفاده كنيد تا مطمئن شويد وب سايت شما به طور كامل ساختارمند و كاربري آن آسان است، در فصل «كنترل»، كاوش بيشتري دراين باره خواهيم داشت،

 

 

چرا بازديدكنندگانتان تبديل نمي شوند؟چرا تنها ۲ درصد از بازديدكنندگان شما تبديل مي شوند؛ يعني فايلي را دانلود مي كنند يا در خبرنامه ثبت نام مي كنند، يا نسخه آزمايشي را دريافت مي كنند و يا خريد مي كنند؟ پاسخ اين چرا را مي توان تركيبي از اين دو گزينه دانست: يا بازديدكننده اشتباه جذب كرده ايد و يا آنها نمي توانند تبديل شوند؛ زيرا كاربري وب سايت شما براي آنها بسيار دشوار است. براي تحليل بهتر، مي توانيد نرخ تبديل خود را با رقبايتان مقايسه كنيد.

 

در ضمن اگر براي اهداف خود ارزش پولي تنظيم كرده باشيد يا كد رهگيري تجارت الكترونيك دريافت كرده باشيد، از طريق گوگل آناليتيكس ميتوانيد ببينيد كدام صفحات در تبديل مشاركت بهتري داشته اند و كدام يك اصلا مشاركتي نداشتند. به همين ترتيب، ميتوانيد براي اهداف خود ارزش پولي در نظر بگيريد، مثلا هر عضويت در خبرنامه» را براي يك مشتري بالقوه ارزشمند ۱۰ دلار و يا «پر كردن فرم درخواست ليد فروش را ارزشي معادل با ۵۰ يورو محاسبه كنيد.

 

بازديدكنندگان شما چه نوع محتواي بازاريابي را مي پسندند ابزارهاي تجزيه وتحليل، مانند گوگل آناليتيكس، از روي تعداد بازديد و مدت زمان حضور نشان ميدهند كه كدام محصولات يا صفحات مشخص محبوب تر هستند و يا كدام محتوا تعامل بيشتري به دست آورده است. همچنين ارزيابي بازخورد مشتري از سايت به ما اطلاعات بيشتري درباره نيازهاي او، به خصوص «نيازهاي نامحسوس»، ارائه مي دهد؛ مانند محتوايي كه دوست دارند ببينند و يا مواردي كه دوست ندارند؟

 

اينفلوئنسرهاي شما چه نوع محتواي بازاريابي را واقعا مي پسندند داده هاي ارجاعي مشخص مي كند چه افراد و يا چه سايت هايي به كدام صفحات وب سايت شما لينك داده اند. به عبارت ديگر، كدام صفحات شما براي صاحبان ساير سايتها جذاب بوده است. اين داده ها در مرحله اول به شما مي گويد كه چه كسي به شما لينك داده است و بعد به شما سرنخهايي ارائه ميدهد براي اينكه متوجه شويد كدام محتواي شما محبوب تر بوده است و بايد بر توليد كدام نوع محتوا تمركز بيشتري كنيد.

 

براي تهيه كتاب ساستك به انشارات برآيند مراجعه كنيد.

تحليل وضعيت رقبا

۳ بازديد

 

كتاب ساستك كتابي به شدت خواندني مي باشد كه در زير بخشي از متن آمده است:

 

يك سري دلايل ناخودآگاه وجود دارد كه محرك رفتار مشتريان ميباشد. از مردم بپرسيد چرا كوكاكولا مي نوشند يا چرا صفحه كوكاكولا را در فيس بوك لايك ميكنند؟ معمولا پاسخهاي منطقي بيان مي كنند؛ در حالي كه بيشتر دلايلشان احساسي است.


 احتمالا با اين جمله مخالف باشيد، اما نكته اصلي متن را متوجه شديد «چگونه» مشتريان خريد مي كنند؟ سفر ديجيتالي مشتريان چگونه است يا مسير چندكاناله آنها براي خريد چيست؟ از چه مسيري بايد عبور كنند: موتورهاي جستوجو، تبليغات كليكي، وب سايت، ارجاع سايت يا تركيبي از اينها؟ در طول روز چقدر بازديد مي كنند؟ چه زماني در حال جست وجوي اطلاعات هستند؟ چه زماني تصميم مي گيرند و چه زماني خريد مي كنند؟


 همه اين سؤالات پاسخ هايي را ايجاد مي كند كه خود منجر به ايجاد سؤالات بعدي ميشود: بهترين زمان براي ارسال محتوايي است؟ مشتريان بين مطالعه رسانه هاي آفلاين و تعامل با رسانه هاي آنلاين و سپس بازديد از يك مكان فيزيكي، چگونه كانال هاي توزيع را بين اينها تغيير مي دهند؟ قيمت هاي رقيبانم چطور است؟ طرح اين سؤالات و پاسخ به آنها، ناخودآگاه ذهن شما را به سمت ايجاد سؤالات ديگر در خصوص مشتريانتان هدايت مي كند.


اگر استاد پاسخ به سؤالات چه كسي و چرا و چگونه مشتريان شويد ميتوانيد به روشي كه ترجيح ميدهيد راحت تر هستيد، سؤالات را دسته بندي كنيد؛ اما «چه كسي و چرا و چگونه ممكن است به شما در دسته بندي و به خاطر سپردن حداقل همين سه سؤال مهم كمك كند. همچنين، ممكن است به شما كمك كند تا سؤالات ديگري را كه مي خواهيد با مشتريان خود مطرح كنيد، به خاطر بسپاريد.


شيوه اي ديگر را در نظر بگيريد و بر اين سؤالات مسلط شويد و در دنياي وسيع و پيچيده بازاريابي و بازاريابان اولين گام خود را بزرگ برداريد. بدون پاسخهاي عميق به اين سه سؤال كليدي مربوط به مشتريان، وارد بازي خطرناك و بي سرانجام حدس و گمان خواهيد شد؛ آن هم درست در زماني كه رقباي شما ممكن است در حال كشف بينش هاي ارزشمند مشتري و استفاده از آن باشند تا به واسطه دانش درك مشتري مزيت رقابتي ايجاد كنند.


 آنها به سادگي روابطي قوي را ايجاد كرده و گسترش خواهند داد؛ زيرا مشتريانتان را بهتر از خود شما مي شناسند. اين يك نكته ارزشمند است: سازمان خود را به سازماني حساس بر رفتار مشتري

تبديل كنيد. اكنون بياييد به اين مباحث با جزئيات بيشتري نگاه كنيم و با سؤالي شروع كنيم كه بسياري از بازاريابان نمي توانند به آن پاسخ دهند: 

مشتري ايدئال شما كيست؟»

 

براي تهيه اين كتاب مي‌توانيد به انتشارات برآيند مراجعه كنيد.


آزانس ديجيتال ماركتينگ چيست و چه وظايفي برعهده دارد؟

۱۶ بازديد

 |

آژانس ديجيتال ماركتينگ چيست؟ به بيان ساده، آژانس ديجيتال ماركتينگ به شركتي گفته ميشود كه در ايجاد و ارائه راه حل هاي خلاقانه و خدمات توسعه فني مهارت و تخصص دارد. آژانس ديجيتال ماركتينگ مدل جديدتري از آژانس تبليغاتي است. آژانس ديجيتال ماركتينگ به دنبال ارائه راه حل كاربردي با هدف رفع مشكل به كمك تفكر خلاقانه است. يك آژانس ديجيتال ماركتينگ حرفه اي با تمركز بر مشاوره و همراهي كسب و كارها تلاش مي كند خود را از ساير رقبايش متمايز كند.

براي آژانس هاي ديجيتال ماركتينگ كيفيت و كميت كارهايي كه براي كسب و كارها انجام ميدهد بسيار مهم است. آنها موارد لازم براي اينكه دارايي هر كسب و كار به شكلي باشد كه بتواند به اهداف مدنظر خود دست پيدا كند، لحاظ مي كنند. آژانسهاي ديجيتال ماركتينگ ابزار و مهارت هاي لازم براي ايجاد ايده هاي جديد را در اختيار دارند و سعي مي كنند ايده ها را به شكلي در كنار يكديگر قرار دهند كه اين پازل بهترين و بيشترين بازدهي را براي كسب و كارها داشته باشد.

آژانس ديجيتال ماركتينگ يك آژانس تبليغاتي نيست. آژانسهاي تبليغاتي در اصل با رسانه هاي جمعي سنتي سروكار دارند، اما آژانسهاي ديجيتال ماركتينگ بيشتر با كمپين هاي ديجيتال و اينترنت سروكله مي زنند. همچنين آژانس هاي تبليغاتي، در آمد خود را از طريق جايگاههاي تبليغاتي مختلف به دست مي آورند و آژانس هاي ديجيتال ماركتينگ معمولا در آمد مورد نياز خود را از طريق خدمات فني و خلاقانه اي كه در تيم خود دارند كسب مي كنند. آژانس ديجيتال ماركتينگ تلاش

۱۶ | آزانس ديجيتال ماركتينگ چيست و چه وظايفي برعهده دارد؟

اين بخش قسمتي از آژانس ديجيتال ماركتينگ چيست است.

روشه هاي مختلف تبليغاتي

۲ بازديد

برنامه محتوايي يك ساعته برآيند كتابيست خواندني كه در زير بخشي از آن آمده است:

 

 

راه هاي بسيار متفاوتي براي تبليغ محتوايتان وجود دارد. پنج مسير تبليغات را با شما در ميان خواهم گذاشت. البته نمي توان هر پنج مسير پيشنهادي را در يك برنامه تبليغاتي دنبال كرد؛ زيرا با تلاش براي امتحان همه مسيرها، عمق كارتان كاهش خواهد يافت.

 

ابتدا بايد بررسي كنيد كدام مسيرها و ايده ها، بيشترين جذابيت را برايتان دارند. اين مسيرها را رصد و تحليل كنيد و تلاشهاي خود را بر آنها متمركز سازيد.ده تا پانزده فعاليت منظم به برنامه تبليغاتي خود اضافه كنيد. پس از آنكه اين فعاليتها را به طور كامل ياد گرفتيد و بدون مشكل آنها را انجام داديد، به فكر اضافه كردن چند فعاليت تجاري ديگر هم باشيد.

 

در ادامه، پنج مسير اصلي تبليغ را ارائه كرده ام كه هركدام را با جزئيات توضيح خواهم داد:

• رسانه هاي اجتماعي

برقراري ارتباط

• ايميل

• خودكارسازي

• پرداخت هزينه رسانه هاي اجتماعي

 

پينترست، منبع اول ترافيك امن است و خودم موفقيت هاي بسياري با آن كسب كرده ام. پينترست همانند موتور جست‌وجو عمل مي كند، منتها از طريق ابزار ديداري. براي كار با پينترست، بايد پين عمودي داشته باشيد و سپس، توضيحات پين را با اشاره به كليدواژه هايي از محتوايتان ارائه دهيد. پينترست بحثي گسترده است و نمي توانم همه جزئيات تنظيمات و راهبردهاي پين كردن را آموزش دهم. بايد كتابي مخصوص در همين زمينه منتشر كرد. بنابراين، فقط آنچه را در پينترست در راستاي تبليغات مي توان انجام داد، توضيح ميدهم.

مي توانيد از زمان بندي نظير Tailwind يا Boardbooster براي پين كردن تصاوير خود استفاده كنيد. همچنين ميتوانيد به صورت دستي اين تصاوير را پين كنيد.

• براي هر قسمت محتوايي كه توليد كرده ايد، از تصاوير عمودي استفاده كنيد.

  • اگر پست بلاگي است، سه تا پنج تصوير عمودي در پست قرار دهيد.

 

 

 

براي خواندن كتاب برنامه محتوايي يك ساعته برآيند به سايت انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

قرار دادن برند و محتوا در فضاي مجازي

۴ بازديد

در زير بخشي از كتاب برنامه محتوايي يك ساعته آمده است:

 

تا اينجا، گروه هاي محتوايي يا سطل هاي بلاگتان را مشخص كرده ايد و خواننده داشته ايد، همچنين، محتواي خود را عامل حياتي در پيشرفت خواننده و تبديل اوبه مشتري دانسته ايد.

اكنون مهم است كه يك قدم به عقب برداريد و به برند و محتواي خود در فضاي آنلاين با ديد ديجيتال ماركتينگ فكر كنيد.

تفاوت شما با هزاران بلاگ ديگر در بازار دست نخورده چيست و مي خواهيد محتواي شما با چه عنواني مشهور شود؟

پنج سال آينده را در نظر بگيريد،

با چه محتوا يا موضوعي تداعي خواهيد شد؟ چه نوع محصولات و خدماتي ارائه خواهيد كرد؟ چه نوع كسب وكار يا اجتماعي پديد خواهيد آورد؟

اين عوامل، گروه هاي اصلي محتواي بلاگتان را شكل خواهند داد. اگر به طور مكرر، محتواي مشابهي را روي گروه هاي اصلي منتشر مي كنيد، با همان گروه هاي محتوايي شناخته خواهيد شد. سپس، بر همين اساس، اعتبار كسب خواهيد كرد و بلاگ شما به مرجع موضوع هاي مدنظرتان تبديل خواهد شد.

البته، ايجاد اعتبار محتوايي فقط با داشتن ديدگاه مخصوص امكان پذير است.

براي مثال، من بازاريابي ايميلي را به عنوان گروه اصلي بلاگم انتخاب كردم؛ چون تصور مي كردم حرف متفاوتي در اين زمينه دارم. بازار بكر بلاگنويسي و بازاريابي كه در آن كار مي كردم، ليستهاي بلند بالاي ايميل را هدف نهايي هر كسب و كار موفق معرفي مي كرد؛ اكسيري جادويي كه همه مشكلات را حل خواهد كرد. اما هيچ كس به مردم آموزش نميداد و آنها را توانمند نمي ساخت تا شيوه استفاده از ليست ايميل را ياد بگيرند. همچنين، افراد بسياري را ديدم كه نميدانستند چه نوع محتوايي بايد به اعضاي ليست ايميلشان بفرستند.

ميدانستم ديدگاهي متفاوت و پيامي مناسب براي آن دوران دارم. توليد محتوايي را آغاز كردم كه ديدگاه متفاوت من درباره اين موضوع را نشان ميداد.

 

جو پوليتسي، نويسنده مطرح كارخانه محتوا ، اين ويژگي را «تمايز محتوا» مي ناميد. تمايز محتوا همان عنصري است كه شما را از ديگران حاضر در بازار متمايز خواهد كرد. تمايز محتوا شما و محتوايتان را متفاوت خواهد كرد.

 

براي خريد كتاب برنامه محتوايي يك ساعته به سايت انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

 

شما مي توانيد از راهنماء مريي يا پيشگامان خود كمك بخواهيد

۵ بازديد

گام دوم بازخوردها را بررسي كنيد. شما مي توانيد از راهنماء مريي يا پيشگامان خود كمك بخواهيد. همچنين، مي توانيد مخاطبان خود را منبعي براي اين كار قرار دهيد. نظرات و انتقادات، مي توانند به سادگي اين جمله باشند: هي! به نظر من مي توني اين پيشنهاد ويژه را به صورت ورژني جديد از طرح كالاهاي برگزيده عرضه كني، نظرت چيه؟» | گام سوم داده ها و جزئيات را جمع بندي كنيد، پيشنهادتان را عملي سازيد و در نهايت آنها را در اختيار مخاطبانتان قرار دهيد. شايد بخواهيد اين فرصت ويژه را تنها با شمار اندكي از مخاطبانتان تقسيم كنيد و تا جايي پيش برويد كه تنها اولين طرفداران خود را دعوت كنيد. بياييد عميق تر پيش برويم با توجه به اين كه لينك هاي بسياري در اين فصل و همچنين در سرتاسر كتاب آورده شده است، براي دسترسي آسان تر به تمام لينك ها و منابع ذكر شده، مي توانيد به اين نشاني مراجعه كنيد:

.xyoursuperfans.com/course

ما موفق شديم تمام مسير طرفداران را واكاوي كنيم؛ از بازديدكنندگاني كه براي نخستين بار با برندتان آشنا مي شوند تا تمام كساني كه شما را دنبال مي كنند و به كارتان علاقه مندند، كساني كه عضوي از جامعه هوادارانتان بوده اند و همواره از صميم قلب شما را حمايت كرده اند، يا آن دسته از مخاطباني كه تمام زندگي شان را وقف شما كرده اند و نسبت به شما و برندتان تعهدي ويژه دارند. در طول اين مسير، ما تمام استراتژي هاي لازم را بيان كرديم تا بتوانيد طرفداران واقعي و بالقوه خود را تقويت كنيد و آن ها را به طرفداران واقعي و بالفعل تبديل كنيد.

توجه داشته باشيد كه اين استراتژي ها از دسته علوم نرم هستند و نه از علوم سخت! مردم هرگز اين چهار مرحله را به طور منظم طي نمي كنند، زيرا آنها محك نمي خورند، بلكه روندي طبيعي را سپري مي كنند. بنابراين، صرف نظر از اين كه شما چه كار مي كنيد يا در چه زمينه اي فعاليت مي كنيد، ممكن است هر فردي كه در مقابلتان قرار مي گيرد طرفدارتان نشود يا برعكس، شايد گروهي از افراد، از همان آغاز با شما ارتباط برقرار كنند و به طرفداران دو آتشة شما تبديل شوند.

البته هنوز يك بخش باقي مانده است كه بايد جلوتر درباره آن بحث كنيم و اتفاقا از آن قسمتهاي جذابي است كه نمي توان به آساني از كنار آن گذشت؛ يك بخش بسيار مهم و اساسي در زمينه ايجاد طرفداراني حقيقي و متعهد در كسب و كار

اين قسمت بخشي از كتاب طرفداران دو آتشه برآيند است.

يكي از بهترين ويژگي هاي اين استراتژي، عدم نياز به ايجاد موقعيتي بزرگ براي تحقق اين فرصتها است

۲ بازديد

اين مطلب بخشي از كتاب طرفداران دو آتشه هست

ويژه و بسيار فوق العاده تر در اختيار آنها قرار بگيرد. يك تجربة شرافتمندانه، زماني بروز مي كند كه شما تفاوت زيادي ميان مشتريان ويژه خود و ساير حاضران قائل نشويد و مطمئن باشيد خدشه اي به اين همبستگي بزرگ اجتماعي وارد نمي شود. شما با ايجاد تجربه اي وي آي پي، تنها امتيازهايي ويژه براي عده اي از طرفدارانتان فراهم مي كنيد. مشتريان ويژه شما از همان كاپ كيك هاي خوشمزه اي لذت مي برند كه ساير شركت كنندگان نيز از آن ها ميل مي كنند، با اين تفاوت كه روي كاپ كيك هاي اين مشتريان يك گيلاس قرار دارد.

يكي از بهترين ويژگي هاي اين استراتژي، عدم نياز به ايجاد موقعيتي بزرگ براي تحقق اين فرصتها است، حتي فراهم كردن يك جشن تولد هم مي تواند مفيد باشد. كوين اشنايدر" يك شهروند ۴۰ ساله با ناتواني رشدي است كه در منطقه إوانستون در ايالت ايلينوي زندگي مي كند. او از بزرگترين طرفداران تيم هاي ورزشي دانشگاه نورث وسترن در شهر شيكاگو است. از سال ۲۰۱۲، او طوري برنامه خود را تنظيم كرده تا بتواند سالانه در پنجاه شصت تا از اين رويدادها حضور داشته باشد. كوين هميشه عضو ثابت انجمن هاي دپارتمان ورزشي بوده، به طوري كه همواره عشق و علاقه خود را براي هر برنامه ورزشي ابراز كرده و در همين راستا فعاليت كرده است. طبق گفته دانگ مغلي، مدير سابق روابط عمومي باشگاه نورث وسترن، كوين هميشه عضو ثابت اين عرصه بوده است، ناگهان، نمي دانم از كجا سروكله كوين در نيمه راه پيدا شد و به نهاد ما پيوست. من هيچ باشگاهي از نورث وسترن را نمي شناسم كه كوين عضوي از آن نباشد». |

اگر كمي به عقب برگرديم، متوجه مي شويم كه كوين از سال ۱۹۹۰ شروع به جمع آوري تمام كارت هاي زمان مسابقه تيم هاي حاضر در نورث وسترن كرده است. هر زمان كه تيمي از نورث وسترن به زمين مسابقه مي آمد، او از آن ها درخواست مي كرد تا كارت هايشان را به او بدهند. اما دريافت كارت ها در زمان هاي مشخص شده و با در نظر گرفتن محدوديت هاي زماني كار سختي بود.

اعضاي تيم نورث وسترن در تلاش بودند تا با ايجاد موقعيتي مناسب از كوين به دليل پشتيباني و دلگرمي بي اندازه اش قدرداني كنند. كمك به او براي تكميل كلكسيون كارتهايش فرصت خوبي براي انجام اين كار بود. به اين ترتيب، يكي از كاركنان دپارتمان ورزشي نورث وسترن براي روز تولد كوين در سال ۲۰۱۲ تصميم گرفت كه كمپين مخصوص جمع آوري كارت هاي زمان بندي مسابقات راه اندازي كند. سپس، مغلي براي حمايت از اين ايده، پستي را در وبلاگ دانشگاه گذاشت و از كليه دانشجويان و طرفداران باشگاه درخواست كرد 

صداي قدرتمند برند در محتوا

۲ بازديد

 

برنامه محتوايي يك ساعته كتابيست خواندني كه در زير بخشي از آن آمده است:


صرف نظر از تفاوت سليقه، اگر هم اكنون در حال انتشار محتوا هستيد، از قبل صاحب صداي برند بوده ايد.

اينكه لحن برند را به طور هدفمند انتخاب كرده ايد يا اين انتخاب مطابق ميل و نظرتان بوده، موضوعي است كه بايد به آن فكر كنيد.

صداي برند همان لحني است كه در برقراري ارتباط با مخاطبانتان از آن استفاده مي كنيد. واژگان و لحن و سبك نگارش شما نماينده برندتان هستند. صرف نظر از اينكه خود را بلاگر، كارآفرين مستقل يا صاحب كسب و كار كوچك بدانيم، همه ما صاحب برند شخصي هستيم. براي همين است كه هرگز نبايد صداي برندتان را به حال خود رها كنيد.

در همه قسمت هاي محتوايتان، صداي برند بايد منسجم باشد. اگر مراقب نباشيد، ممكن است در پلتفرم هاي گوناگون، تركيب نامتوازني از لحن و صدا در محتوايتان به وجود آيد. همين مسئله باعث خواهد شد تصويري منسجم از برند شما ايجاد نشود و محتوايتان آبكي از آب درآيد. با اين كار، طيف هاي ناهمگون، جذب محتواي شما خواهند شد و در نهايت، مخاطبانتان را نيز سردرگم خواهيد كرد.

بديهي است كه چنين تجربه نامتعادلي را دوست نداشته باشيد؛ همچنين تمايل نداشته باشيد در بازار دست نخورده تان، شبيه ديگران به نظر برسيد.

جيسون فرايد، بنيان گذار بيس كمپ مي گويد: اگر شبيه ديگران بنويسيد، منظورتان اين است كه محصولات شما شبيه محصولات ديگران است. آيا حاضريد به مهماني شام برويد و حرف هايي را كه بغل دستيتان به شما مي گويد، در طول شب تكرار كنيد؟ آيا اين كار براي ديگران جذابيت خواهد داشت؟ چرا همه كسب وكارها حرف هايي مشابه را در بزرگترين مهماني روي كره زمين كه همان بازار كار است، تكرار مي كنند؟

در ادامه، سه گام اساسي براي تعريف صداي برندتان ارائه شده است. ١. ارزيابي كارهاي موجود محتواي كنوني خود را مرور كنيد. كدام قسمت هاي محتوايي داراي لحن مشابه هستند؟ كدام الحن، مخصوص سبك شماست؟ كدام لحن شبيه آثار افراد ديگر در بازار دست نخورده تان است؟تفاوت لحني دارند يا خير؟

 

براي خواندن ادامه مطلب و تهيه اين كتاب به انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

 

در اين بخش قصد داريم داستاني واقعي را از متخصصان موفق با شما به اشتراك بگذاريم

۳ بازديد

در اين بخش قصد داريم داستاني واقعي را از متخصصان موفق با شما به اشتراك بگذاريم؛ متخصصاني كه به بررسي ديدگاه ها مي پردازند، سپس روايت هاي مفيد را كنار هم مي چينند تا كارهاي مشتريان را مشخص كنند. بنابراين، از همكارم باب، موستا خواستم محصولي را انتخاب كند كه براي همه آشنا باشد. البته، ما قصد نداشتيم روي يك فناوري داغ و جديد با روي يك برند شيك و خيره كننده تمركز كنيم، بلكه بيشتر به دنبال مثال ساده اي بوديم؛ او به ما نشك را پيشنهاد داد، عالي شد! تصميم گيري براي خريد يك تشك چقدر ممكن است پيچيده باشد؟

متن زير مربوط به مصاحبه اي درباره كارهاي مشتريان است ]ii كه موستا و همكارانش در گروه ري وايرد يا برايان واكر، كارآفرين شيكاگويي، داشتند كه به تازگي تشك جديدي خريده بود. اين متن از نظر زماني و شفافيت ويرايش شده و به شكل گفت وگويي بيان مي شود كه به صورت زنده اتفاق افتاده است. مشخص كردن نواقص اطلاعاتي كاري جالب و پرزحمت است كه به شكل هدفمند انجام مي شود. با اين حال، الگوي مشتركي براي همه مصاحبه هاي تحقيقاتي درباره مشتريان وجود ندارد. هدف ما از آوردن اين مصاحبه در اينجا بيان اين موضوع است كه كشف موقعيتهاي چالش برانگيز و شناسايي كارهاي مشتريان به الگوريتم جادويي نياز ندارد. هيچ مند خاصي براي كشف كارهاي مشتريان وجود ندارد؛ در واقع هيچ جعبه سياهي وجود ندارد. زماني كه قصد داريد فرايند تصميم گيري مصرف كننده را بررسي كنيد، بايد «ذهن بدون چارچوبي داشته باشيد و فقط به دنبال سرنخ هايي باشد كه بتوانيد تصوير و داستان آن چالش را كامل كنيد(iii)

شايد تصور كنيد كه يك مصاحبه معمولي با فروشنده تشك، كه با تمركز بر كشف جزئيات تشك انجام مي شود، مي تواند به تصميم نهايي خريد منجر شود. آيا به قدر كافي نرم است؟ بيش از اندازه سفت نيست؟ تكيه گاه خوبي ايجاد مي كند؟ آيا به تعداد فنر اهميت مي دهيد؟ رنگ يا طرح تشك موردنظرتان چيست؟ چه وسايل ديگري براي خريد مدنظر داريد؟ در تصميمتان براي خريد، قيمت تا چه اندازه مهم است؟

اما اين مصاحبه روي هيچ كدام از اين سؤالات تمركز ندارد، و به جاي آن، موستا سعي مي كند تا تصوير كاملي از شرايط چالش برانگيز مشتري بسازد؛ يعني عاملي كه باعث شده است مشتري به فكر خريد تشك جديد بيفتد. هدف اصلي، تشكيل يك جدول زماني براي تمام محركهايي است كه واقعا به تصميم نهايي منجر مي شوند. شايد به نظر برسد واكر يكي از خريداراني است كه بنابر يك كشش لحظه اي و به صورت ناگهاني خريد مي كند، اما وقتي پيش زمينه داستان مشتري با كمك پرسش هاي ظاهرا بي ربط نوشته مي شود، مشخص مي شود كه ماجرا خيلي پيچيده است؛ اين دقيقا همان چالش، پيچيدگي و تغييرات شگفت انگيزي است كه دنبالش هستيم 

اين مطلب بخشي از كتاب پيروزي آگاهانه برآيند است

 

زمين بازي محتواي خود را تعريف كنيد

۳ بازديد


در زير بخشي از كتاب برنامه محتوايي يك ساعته آمده است:

براي مثال، مي خواهم به خوانندگانم كه اغلب كارآفرينان مستقل و بلاگر هستند، آموزش دهم كه چگونه از ايميل استفاده كنند و استراتژي برتر بلاگنويسي طراحي كنند تا به درآمد برسند، موقعيت خود را تثبيت كنند و بر محيط آنلاين تأثير بگذارند. از آنها مي خواهم با آغوش باز ايميل را بپذيرند، بر بلاگ خود تمركز كامل داشته باشند و اهداف آن را به طور شفاف تعيين كنند تا در هر لحظه اي كه مي گذرد، پيشرفت كنند.

اين همان تغييري است كه در خوانندگان خود به وجود خواهم آورد؛ مقصدي كه محتوا و محصولات من براي خواننده رقم خواهد زد. وقتي اين مثال را براي سه مؤلفه پيشين در نظر مي گيريم، به اين مطالب مي رسيم: خوانندگان شما در چه وضعيتي هستند؟ قبل: تلاش براي دستيابي به اهداف بلاگ نويسي. پريدن از يك رسانه اجتماعي به رسانه

اجتماعي ديگر يا از يك گروه فيس بوكي به گروهي ديگر. آنها نميدانند زمان و تلاش خود

را كجا بايد متمركز كنند. بعد: هدف كاملا مشخص و تعريف شده و آگاهي از موضوع افزايش يافته است، بدون اينكه افراد

احساس كنند بايد در همه جا حضور داشته باشند. خوانندگان شما چه احساسي دارند؟ قبل: سردرگم، بدون سرنخ، تحت فشار بعد: مسلط، طوري كه انگار هر روز پيشرفت مي كنند.

چه فكرهايي به ذهن خوانندگان خطور مي كند؟ قبل: بلاگ من هرگز مشهور نخواهد شد. نداشتن سواد فناوري يا طراحي، مرا از رسيدن به

رؤياهايم باز مي دارد. حتي نميدانم هدف از بلاگ نويسي چيست. ميدانم ايميل مهم است؛

اما نميدانم چگونه بايد شروع كنم. بعد: مي توانم انجامش دهم. اگر در هر مرحله فقط يك قدم هم بردارم، به اهدافم خواهم رسيد.

مجبور نيستم در همه پلتفرم هاي رسانه هاي اجتماعي حضور داشته باشم.

اين تمرين را درباره بلاگ خود انجام دهيد. اگر به كمك نياز داريد، مي توانيد مجموعه اي از كاربرگ ها را از سايت ۱HCP.ME/BONUS

دانلود كنيد. حالا كه ميدانيد قرار است چگونه به خوانندگانتان كمك كنيد، بياييد بحث را عميق تر كنيم.

مقصد نهايي را شناسايي كرده ايد. ميدانيد خواننده شما به چه جايگاهي بايد برسد. اكنون، سؤال اين است كه چه نوع محتوايي مي تواند به خوانندگان شما كمك كند تا به مقصد نهايي برسند؟

زمان آن رسيده است كه سطل محتواي و استراتژي محتوايي خود را بررسي كنيد.

 

براي تهيه كتاب برنامه محتوايي يك ساعته به سايت انتشارات برآيند مراجعه كنيد.