brbooks

در زير بخشي از كتاب آن ها مي پرسند پاسخ دهيد آمده است:

وقتي كه به يك دهه گذشته فكر ميكنم، تقريبا شبيه رؤيا به نظر مي رسد. درست در لحظه اي كه كسب وكارم را از دست بدهم، از بانك به من زنگ مي زنند. بدهي كارتهاي اعتباري ام از حد گذشته شده است. كارمندانم خانه نشين شده اند. در مقام پدروهمسر، درمانده شده ام. اي كه روز بعد باشد دارم به دور دنيا سفر مي كنم و به كسب وكارها كمك مي كنم تا باشند و همزمان براي صدها يا هزاران نفر سخنراني مي كنم. حيرت انگيز است.

 مهمتر اينكه، در مقام پدر و همسر، حضور دارم. باور كنيد يا نكنيد، حالاتر از وقتي كه مسئول فروش سازه هاي استخر پرتلاشي بودم در خانه حضور دارم. به زبان ساده، خوشحاليم. خوشبختيم.

سال ۲۰۱۳ اتفاق مباركي را تجربه كردم كه ماجراي ريور پولز اند اسپاس را در فضاي ديجيتال بسيار پر آوازه كرد. آن سال، در اجلاسي در دالاس تگزاس در حال سخنراني بودم. بعد از سخنراني، گزارشگري نزد من آمد و گفت مايل است درباره اينكه چطور توانستيم با استراتژي ساده اي مثل گوش كردن و آموزش دادن و شفافيت، ريور پولز را نجات دهيم، گزارشي تهيه كند.

صادقانه بگويم، زياد به درخواست اين گزارشگر فكر نكردم تا اينكه چند روز بعد، يك ساعت و نيم تلفني با هم حرف زديم. چند روز پس از آن، عكاسي را به شركت استخر شناي من فرستاد.اتفاقي كه بعدا افتاد، خيلي زندگي ام را تغيير داد.

چهار روز پس از آنكه عكاس به ريور پولز اند اسپاس آمد، مقاله پيش رو در صفحه اول بخش كسب وكارهاي كوچك در نيويورك تايمز منتشر شد: اگر به مقاله نگاهي بيندازيد، متوجه كنايه خاصي خواهيد شد. به عنوان توجه كرديد؟

استراتژي بازاريابي تحول آور؛ پاسخ به سؤالات مشتري يا خوانندگان عزيز، آيا پاسخ دادن به سؤالات مشتريان در واقع «تحول آور» است؟ در مقام نظر، نه. اما در عمل؟ بله، قطعا اين مقاله در سه روز آينده به داستان ايميلي و اشتراكي شماره يك بخش كسب وكارهاي نيويورك تايمز تبديل شد. روز شنبه همان هفته، مقاله را به صورت پست وبلاگي هم  مجددا منتشر كردند.بي ترديد، استوري خيلي بازتاب داشت.

نان به حدي بود كه در چند ماه بعد، بيش از هزار ايميل از صاحبان كسب وكارها و بهاي سراسر جهان دريافت كردم و اين مسئله شوكه ام كرده بود. تقريب انعكاس آن به حدي بود كه درايميل ها يكي از اين دو اظهارنظر بود.كردم و اين مسئله شوكه ام كرده بود.

  براي خريد كتاب آن ها مي پرسند پاسخ دهيد به سايت انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

كتاب آن ها مي پرسند پاسخ دهيد كتابيست جذاب و خواندني كه در زير بخشي از آن آمده است:

چون براي شركت و صنعتمان جديد بوديم، تصميم گرفتيم براي شروع محتوايي بنويسيم كه پاسخ گوي سؤالات اوليه باشد: جرثقيل سقفي چيست؟ انواع مختلف جرثقيل هاي سقفي كدام است؟ در حين بازرسي چه اتفاقاتي مي افتد؟ و...

مايك در اينجا نكته مهمي را مطرح مي كند.

اغلب، متخصصانتان درباره محصولات و خدماتي كه مي فروشند آن قدر معلومات دارند كه نمي توانند درباره آنها محتواي تأثيرگذاري براي خريداران احتمالي توليد كنند. حتي با حسن نيت، مباني بنيادي و سؤالات مهمي را كه خريداران در اوايل فرايند خريد مطرح مي كنند، كم اهميت جلوه مي دهند.

جوليان كالاپا، متخصص محتواي مازلا، درموافقت با مايك مي گويد: در زمينه سقف فلزي سابقه اي نداشتم. در واقع، چيزي درباره سقف هاي فلزي نميدانستم؛ اما با وقت گذراني با فروشندگانمان و مصاحبه با

كارشناسان بازاريابي اين صنعت، به يكي از متخصصان سقف هاي فلزي اين صنعت تبديل شده ام.

نام من به تمام مقاله هايي كه آنلاين درباره سقف فلزي خوانده ميشود، پيوند خورده است.

همچنين يكي از عوامل مهم و تعيين كننده موفقيت مازلا با فلسفه آنها مي پرسند، شما پاسخ دهيد اين بود كه از همان ابتدابراي استخدام افراد مناسب سرمايه گذاري كردند و همه اعضاي تيمشان در اين زمينه هم عقيده هستند.

آدام مازلا، معاون فروش و بازاريابي شفيلد متالز، مي گويد: رشد شركت، پيامد جانبي رشد فردي و رشد تيمي است. جايگاه امروزمان نتيجه استخدام افراد شايسته است.

چرا درون سپاري همواره سودآورتر از برون سپاري است مازلا هم مثل بيشتر شركت هايي كه با آنها مي پرسند، شما پاسخ دهيد شروع كردند، بايد تصميم مي گرفت كه محتوا را خودش توليد يا برون سپاري كند، مثل كاري كه بسياري از ديگر شركت ها معمولا انجام ميدهند. بعد از كمي بررسي، به اين نتيجه رسيد كه توليد درون سازماني محتوا ارزش بيشتري دارد.

مايك به من گفت: بسيار ارزشمند است كه در تيمتان كسي را مختص توليد محتوا داشته باشيد. بسياري از شركت ها با مؤسسات توليد محتوا همكاري مي كنند يا محتواي خود را به متخصصان آزادگار ميسپارند. اين افراد واقعا قصد ندارند برند، محصولات يا خدمات شما را بشناسند.

چرا نمي خواهيد شخصي را به طور كامل صرف چيزي كنيد كه ساخته ايد؟ ادامه داد:وقتي كسي را براي توليد محتوا استخدام كنيد، ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته آماده و در دسترس است. كسي كه مي تواند سريع خودش را به جلسه برساند و يادداشت برداري كند، همچنين به محل پروژه برود و فيلم تهيه كند.

داشتن اين منابع درون سازمان، ارزشمندترين بخش موفقيت است. ديجيتال ماركتينگ يا بازاريابي واقعا غول بي‌شاخ و دمي نيست.

براي تهيه كتاب آن ها مي پرسند پاسخ دهيد به انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

بهترين راه ترغيب افراد به شنيدن درباره ويجت بي نظير شما در مهماني شبانه، اين است كه شخص ديگري درباره بي نظير بودن آن صحبت كند. اين مسئله در شبكه هاي اجتماعي هم صدق مي كند. هنگامي كه شخص ديگري با صحبت كردن درباره بي نظير بودن شما دنبال كنندگانتان را آماده مي كند، مي توانيد با اضافه كردن يك دعوت به اقدام شكاف داستان را ببنديد. وقتي نوبت محتواي گردآوري شده اي مي رسد كه باعث بستن شكاف داستان مي شود، چند روش براي انجام اين كار وجود دارد: • نظرات مثبت مشتريان: استفاده از نظرات مشتريان راضي روشي فوق العاده براي معرفي دعوت به اقدام است. توصيه نامه هاي عالي به برندها كمك مي كنند تا ارزش شما، تجربة مشتري شما و تجربه افرادي را كه با شما كار كرده اند به نمايش بگذارند. هنگامي كه به مشتريان درباره چگونگي نوشتن توصيه نامه عالي براي خود پيشنهاد مي دهيد، از اين فرمول

ساده استفاده كنيد : قسمت اول: من با اين مشكل مواجه بودم و اين احساسي بود كه داشتم. (مثلا احساس بدي

داشتم.) قسمت دوم: اين برند مشكل من را حل كرد و در اينجا چگونگي اش آمده است. : قسمت سوم: حالا زندگي من بهتر شده است و اين احساس را دارم. (مثلا احساس خوبي دارم.)

بديهي است كه بايد اين جمله ها را به زبان خودتان بنويسيد! • نقل قول ها: نقل قول هايي كه به نيكي از شما ياد مي كنند براي تأكيد بر صلاحيت شما

خوب هستند. توجه داشته باشيد كه تقل قول با نظر مثبت مشتري فرق دارد و حاصل تجربة شخصي مشتري نيست، بلكه محتوايي از يك مقاله يا منبع ديگر است كه به شما ارجاع داده شده. نكته مهم اين است كه شما نمي خواهيد دنبال كنندگان را به مقاله خارجي، پست وبلاگ يا يك قسمت از پادكست هدايت كنيد، زيرا مي خواهيد در اين زمان دعوت به اقدام شما را پاسخ بدهند؛ يعني ارجاع به دعوت به اقدام شما در حالي كه هنوز هم به طور دقيق به مرجع مذكور استناد مي كنيد. مثلا دنبال كنندگان را به لينك دانلود راهنماي سريع من براي ساخت اسلايم نئوني!» هدايت مي كنيد، نه اينكه آنها را به مقاله شخصي ديگر درباره نوآوري

مشاغل كوچك در زمينه اسلايم هدايت كنيد • آمار: آماري از برند شما، كه منبع خبري ديگري منتشرش كرده است، هم دنبال كنندگان را

براي اقدام مدنظر شما آماده مي كند. از همان استراتژي قبلي استفاده كنيد و به دعوت به

اقدام خود ارجاع دهيد و منبع خارجي را هم ذكر كنيد. : تصاوير تاثيرگذار استفاده از تصاوير تأثيرگذار گردآوري شده از ديگران كه منجر به دعوت به

اقدام شما شود ايده خيلي خوبي است. • فيلم: فيلمي كه براي شروع دعوت به اقدام خود گردآوري كرده ايد نيز مي تواند به خوبي تأثيرگذار باشد.

اين مطلب بخشي از كتاب عملكرد موفق در شبكه هاي اجتماعي براي همه هست

با اين مطلب ميخوام شما رو به خريد كتاب عملكرد موفق در شبكه هاي اجتماعي براي همه ترغيب كنم

• دنبال كننده شما مشتري (يا مشتري بالقوه ) شماست. چارچوب حساب شبكه هاي اجتماعي

خود را دوباره شكل دهيد تا در خدمت مشتريان شما باشند. : براي ارتباط با مشتريان و رسيدن به موفقيت طولاني مدت، پرورش همدلي در شبكه هاي

اجتماعي حائز اهميت است. اين معادله را به خاطر بسپاريد: همدلي به ارتباط = تعامل

شبكه هاي اجتماعي : با گفتن داستان و محتواي عالي، كمك به اشخاص و پرسيدن سوال هاي مختلف، همدلي و تعامل

ايجاد كنيد. پس از ارسال پست، بلافاصله ناپديد نشويد. بازاريابي بي نظير شبكه هاي اجتماعي نياز به

ارتباط و تعامل بي درنگ با مخاطبان دارد. دسترسي براي تقويت برند خود در شبكه هاي اجتماعي، مهم است كه دسترسي خود را گسترش دهيد.

به ياد داشته باشيد: • در شبكه هاي اجتماعي حساب كاربري فوق العاده اي ايجاد كنيد كه اعتبار شما را افزايش

بدهد و با استفاده از برند نامه شما، شكاف داستان را بگشايد. • به مخاطبان فعلي خود بيشتر از دنبال كنندگان جديد اولويت بدهيد. • سه روش براي جذب دنبال كنندگان جديد در شبكه هاي اجتماعي وجود دارد؛ ايجاد محتواي

عالي، استفاده از اينفلوئنسر ماركتينگ يا پرداخت هزينه تبليغات براي تقويت هريك از اين

استراتژي ها • هشتگ هاي عالي مي توانند محتواي عالي را قدرتمندتر كنند. • هنگام نوشتن هشتگ، تا مي توانيد از اصطلاحات عمومي استفاده كنيد و از اصطلاحات

خاصي كه به نظر مردم مربوط به چيز ديگري است پرهيز كنيد. : توجه داشته باشيد كه براي ارتباط با اينفلوئنسرها به همان روشي اقدام كنيد كه آنها تمايل

دارند. به ياد داشته باشيد كه اين فرايند بلندمدت است و به پيداكردن بازار گوشه مناسب،

يافتن اينفلوئنسر مناسب و تعامل با آنها در طول زمان بستگي دارد. برتري تلاش هاي خود در زمينه بازاريابي شبكه هاي اجتماعي را براي رسيدن به برتري بلندمدت تنظيم كنيد.

كتاب عملكرد موفق در شبكه هاي اجتماعي براي همه كتابي از انتشارات برآيند مي‌باشد كه در زير بخشي از آن آماده است:

به ياد داريد وقتي صحبت از حساب بانكي شبكه هاي اجتماعي شما شد، درباره استفاده بيش از حد از يك نوع محتوا صحبت كرديم؟

بسيار مهم است كه در كنار محتواي گردآوري شده، محتواي ارزشمند خودتان را هم عرضه كنيد، هنگامي كه توييترشركتي كوچك بود و ما هنوز شگفت زده بوديم كه مردم سراسر دنيا به چه شيوه هايي از آن استفاده مي كنند، عادت داشتيم مرتب به تمام شركتها ايميلي شامل مقالات جالب سراسر جهان بزنم، من براي ده ها كشور عضو آن دسته از مقالات گوگل آلرتس شده بودم كه درباره توييتر بودند، بنابراين مطالب خوبي در دست داشتم.

من حسابي عاشق گردآوري محتوا شده بودم و مي خواستم آن ها را با همكارانم به اشتراك بگذارم. با گذشت زمان، اين شركت رشد كرد و ميزان استفاده از آن در تمام دنيا بسيار زياد شده ايميل هاي من هم زيادتر شدند. روزي رئيسيم هشدار داد كه بايد كمتر از محتواي گردآوري شده استفاده كنم و بيشتر درباره خودمان صحبت كنيم. اين مسئله درس مهمي بود و به من آموخت چگونه ميشود از محتواي گردآوري شده برداشت كرد و چرا محتواي توليدشده اختصاصي اهميت دارد.

در ادامه، انواع مختلفي از محتوا ارائه شده است كه مي توانيد با استفاده از آنها سپرده ارزشي ايجاد كنيد. شخصيت برند نامه خود را مجسم كنيد. هركدام از اين موارد چه چيزي را تقويت مي كنند؟

مقالات، پست هاي وبلاگ و پادكست ها: روشي مهم براي واريز محتوا هستند : نقل قول ها: نقل قول ها و عبارات انگيزشي در شبكه هاي اجتماعي اثربخشي خوبي دارند.

اگر به برند شما مربوط مي شوند، محتواي كوتاه با قابليت اشتراك گذاري زياد بنويسيد.

خواه همراه عكس و فيلم يا بدون آن ها.

 • آمار: اگر دنبال كنندگان برند شما به آمار بها مي دهند و شما به آن دسترسي داريد، به فكراستفاده از آن باشيد.

 تصاوير تاثيرگذار، تصاوير تأثيرگذاري كه اصيل باشند ارزش زيادي ايجاد مي كنند. : عكس هاي سلفي كه خيلي بد نباشند: براي برخي از برندها و بسياري از افراد مشهورسلفي روشي متداول براي باز كردن شكاف داستان و واريز محتوايي است كه دنبال كننده مي خواهد و نيازي هم نيست از دنبال كننده بخواهيم كاري انجام بدهد.

 به عبارت ديگر،سلفي همان داستان است : فيلم: فيلم روش كلاسيك تعريف كردن داستان براي دنبال كنندگان در شبكه هاي

اجتماعي است و روشي براي بازكردن شكاف داستان بسياري از فيلم هاي پخش زنده كه اين روزها مي بينيم، بر اساس اين فرضيه ساخته شده اند وقتي نوبت به سپرده گذاري ارزش مي رسد، به ياد داشته باشيد كه اشكالي ندارد گاهي…

براي تهيه اين كتاب به سايت انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

ساستك برآيند كتابيست خواندني كه در زير بخشي از آن آمده است:

همان طور كه ماركو مولتر اشاره مي كند: «براي تأي بسياري از مردم از طريق جريان هاي اجتماعي، بايد جوامع بزرگ طرفداران سپس در خيلي از مواقع براي هر پست هزينه كرد و آن را به اشتراك گذاشت تا دا را براي طرفداران موجود، دوستان و فراتر از آن افزايش داد.

تبليغات موفقيت آميز در رسانه هاي اجتماعي به استراتژي هاي يكپارچه نياز دارد كشف آن است. درباره اينكه چگونه رسانه هاي ارگانيك، اكتسابي و پولي براي رسد ابا محتوا و تعامل بالا كار مي كنند، بايد خاطرنشان كرد كه همه آنها به طور اجتناب نارن درهم تنيده اند و بايد بر اين اساس برنامه ريزي و اجرا شوند. براي كسب اطلاعات بيشتر به بخش « افزايش و كاهش رسانه شخصي، اكتسابي و پولي» در وبلاگم مراجعه كنيد.

اتميزه كردن به معني تقسيم محتوا به ميكروداراييها يا تكه هاي ارزشمند است. بعضي از آنها خودكار از طريق APIsها انجام مي گيرد. براي مثال، ارسال پست در وبلاگ، به طور خودكار پيامي در فيس بوك ايجاد مي كند كه آن نيز باعث ايجاد پيامي توئيتري مي شود. مي توانيد ببينيد نظرسنجي ها چگونه به راحتي مي توانند به كتاب و سپس به يك سري از پستها، توييت ها، فيلم ها و اينفوگرافي ها تبديل شوند. در بازاريابي محتوايي مشاهده كنيد.

رسانه هاي شخصي، اكتسابي و پولي مي توانند در مراحل مختلف خريد، بر هر مشتري حقيقي يا بالقوه اثر بگذارند. رسانه هاي پولي در توليد آگاهي و شايد ترجيح يا توجه در ميان مخاطبان هدفشان مؤثر هستند. در حالي كه، رسانه هاي اكتسابي در كمك به ايجاد وفاداري در مشتري بالقوه و حقيقي خود و درنهايت تبديل شدن او به طرفدار بسيار قدرتمند عمل مي كنند. رسانه هاي شخصي مي توانند به ايجاد توجه و همچنين ارائه تجربه مثبت به مشتري كمك كنند.

نمودار پايين نتايج فعال سازي نوع خاصي از رسانه (كانال توزيع يا ابزار تاكتيكي) را در سفر به سمت خريد نشان ميدهد.

براي كسب اطلاعات بيشتر درباره رسانه هاي شخصي، اكتسابي و پولي به يادداشت «افزايش و كاهش رسانه شخصي، اكتسابي و نه پولي؛ جام جهاني جنگهاي بازاريابي» در وبلاگم مراجعه كنيد. يا اگر مي خواهيد دراين باره پنج ديدگاه را مرور كنيد به يادداشت تفاوت ميان رسانه پولي شخصي و اكتسابي؛ پنج ديدگاه» در اسمارت اينسايت مراجعه كنيد.

براي تهيه كتاب ساستك به انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

با اين مطلب ميخوام شما رو به خريد كتاب هنر برند شدن ترغيب كنم

 فقط بيست دلار خواهد بود. شما حتي مي توانيد از مخاطبان خود ريش كاردستي هاي دلخواهشان را با شما به اشتراك بگذارند. علاوه بر اين، فكر مي كنم  مي توانيد حاميان مالي زيادي پيدا كنيد كه به اين محتواها علاقه مند باشند.

داريد به اين موضوعات فكر مي كنيد؟ بايد بتوانيد از زاويه اي جديد به يك موضوع نگاه كن تا بتوانيد مخاطبان جديدي را به خود جذب كنيد. بيايد با هم زمينه ديگر را بررسي كنيم، اين دفعه بر غذا تمركز كنيم. چند نفر بلاگر غذا وجود دارد؟ مسلما خيلي خيلي زياد. به عبارت ديگ اين بازار بسيار اشباع شده است. براي ديده شدن در اين بازار، بايد «غذا» را با يك علاقه يا ارزش ديگر تركيب كنيد.

غذا را با ارزش خانواده تركيب كنيد. شما هم عاشق غذا و هم عاشق خانواده هستيد، بايد به دنبال راه هايي باشيد تا اعضاي خانواده را هنگام تهيه يك وعده غذايي دور هم جمع كنيد. آيا مي توانيد استراتژي  وب سايت  پر از دستورالعمل هاي آشپزي درست كنيد كه اعضاي خانواده به كمك آن بتوانند در كنار هم آشپزي كنند؟ در اين طرح، هركدام از اعضاي خانواده نقشي دارند؛ حتي بچه هاي كوچك كه مي توانند در هم زدن و چشيدن غذا كمك كنند. همه اعضا با هم غذا مي پزند؛ سپس در كنار هم مي نشينند و مشغول خوردن مي شوند، بدون تلويزيون، بازي هاي ويدئويي يا نوشتن پيامك. آيا اين طرحي فوق العاده نيست؟

كار ديگري هم مي توانيم انجام دهيم: ميتوانيم غذا را با شوخي و مزاح تركيب كنيم! اوه، اما يك دقيقه صبر كنيد. پيش از اين، بلاگر و ستارهاي ويدئويي به نام فني استرا اين كار را انجام داده است. او چند سالي است كه مشغول تركيب كردن غذا با شوخي و سرگرمي است. او مي گويد:

وقتي خيلي كوچك بودم، ميدانستم هدفم شاد كردن مردم و مخصوصا خنداندن آنهاست. هميشه سعي مي كردم روشي متفاوت و غيرمعمول پيدا كنم. اين باعث شد بازيگري در طنز را به عنوان اولين حرفهام انتخاب كنم و به لوس آنجلس بروم. اما پس از دو سال فهميدم كه واقعا بازي روي صحنه را دوست ندارم. براي همين تصميم گرفتم به جاي كمدين بودن، دنبال راه ديگري براي تركيب سرگرمي با كارم باشم. وقتي دختربچه كوچكي بودم، اشپزي بخش عمده اي از زندگي خانوادگي ام بود. اشتياق به پخت و پز در بزرگسالي نيز همراهم بود. بر خلاف بيشتر افراد، من هيچ مدرك آشپزي اي نداشتم؛ اما تصميم گرفتم از فرصتي كه پيش رويم قرار گرفته، استفاده كنم و به روش خودم، كاملا متفاوت با بقيه افراد به طور خودآموز اما نه خيلي جدي وارد مسير آشپزي شوم. نوشتن، روزنه اميد ديگري بود كه مرا به سوي داستان سرايي هدايت مي كرد. وقتي

در زير قسمت جذابي از كتاب جذاب ساستك آمده است:

صنعت ملي رسانايي كه پيشتر به آن اشاره كرديم،ديجيتال را به آغوش كشيد  و به بازاريابي ديجيتال خوش‌آمد گفت وارزش افزوده ديجيتال بسياري را در وب سايتش ايجاد كرد كه مشتريانشان بدون آن نمي توانندبه سادگي كاري انجام دهند.

مركز هر محصول و خدمتي، تكنولوژي خواهد بود

 تراشه هاي بسيار اثربخشي كه مي توانند با انرژي پيرامون همراه شده و با تكنولوژي تركيب شوند، به زودي تكنولوژي ديجيتال را مركز هر محصول و خدمتي قرار خواه داد.» زماني كه قرار است به اين نقطه برسيم، دير نيست؟

خدمات روزبه روز هم گرايي بيشتري پيدا مي كنند و از فيزيكي بودن به سمت ديجيتال بود حركت مي كنند. در واقع، اينجاست كه تمام محصولات به خدماتي تبديل مي شوند كه به عنوان ارزش افزوده ديجيتالي در محصول ابتدايي لايه بندي شده اند. 

 از خود بپرسيد چرا برند شما اهميت دارد. اگر شما پاسخ اين سؤال را نميدانيد و هيچ يك از همكارانتان نيز نمي دانند، پس هيچ كس ديگري به اين موضوع اهميت نخواهد داد.

حس داشتن هدف در كار مهم است. شايد به اين دليل كه مشتريان دوست دارند برندها حتي پرسونال برندها را براي دليل خاصي بخرند و تا حدي به اين دليل كه كاركنان دوست دارند به دليلي بيش از كسب درآمد براي سازمانها كار كنند؛ دليلي عميق تر.

حس هدف خود را پيدا كنيد تا از مأموريت سازمان و چشم انداز سازمان خود آگاه شويد و شور و اشتياق بيابيد.

شما به راحتي نمي توانيد عملكرد پايدار و مراتب عالي موفقيت در شغل خود را بدون درگيرشدن در حس قوي هدف به دست آوريد؛ عنصري مشترك كه اغلب جرقه تغيير و پيشرفت است، حس هدف است. 

اين مسئله در مورد شايستگي، تخصص يا كيفيت نيست؛ درباره ايمان، عقيده، باور، شجاعت ومعناست. زيرا واقعيت وحشيانه دنياي جديد امروز اين است: اگر براي چيزي ايستادگي نمي كنيد، مرده ايد. اين فقط سؤالي در مورد «چه موقع» است. مثلا، جانسون و جانسون از پرستاران حمايت مي كنند، در حالي كه، پراكتر و گامبل از مادران حمايت مي كنند. آيا هدف سازمان خود را تعيين كرده ايد؟ شركتهاي سطح جهاني از اشتياق و هدف سود مي برند. آنها خودشان را نزد مشتريان و جوامع عزيز مي دارند.

براي خريد كتاب ساستك به انتشارات برآيند مراجعه كنيد.

اين مطلب بخشي از كتاب هنر برند شدن برآيند است

شايد علايق بسياري داشته باشيد و احتمالا تمركز كردن تنها بر يكي از آنها، چندان آسان نباشد. چندين سال پيش، من هم با اين مشكل روبه رو بودم. در آن زمان كه به عنوان مشاور بازاريابي مشغول به كار بودم، دوست داشتم كتابي بنويسم تا هم هدف شخصي هميشگي ام را براورده كنم و هم از طريق آن، كار جديدي به دست آورم. اينكه درباره چه موضوعي بايد بنويسم، برايم دشوار بود. من در زمينه شغل مشاوره ام، اطلاعات و توانايي هاي زيادي داشتم و به مشتريانم در ايجاد طرح هاي بازاريابي، استراتژي هاي رسانه هاي اجتماعي، پيام رساني و روابط رسانه اي، كمك مي كردم. علاوه بر اين، سخنگوي يك كمپين انتخاباتي رياست جمهوري بوده ام، روزنامه نگاري كرده ام، مديريت يك مؤسسه غيرانتفاعي را بر عهده داشته ام، يك فيلم مستند را كارگرداني كرده ام و دانشجوي رشته الهيات هم بوده ام. فهميدن اينكه درباره كدام يك از اين تجربه ها بايد بنويسم، برايم دشوار بود. از خود ميپرسيدم مردم به كدام يك علاقه بيشتري نشان خواهند داد؟ مي خواهم در چه زمينهاي معروف شوم؟ هنگامي كه داشتم مطلبي براي نشريه اينترنتي كسب وكار هاروارد مينوشتم، متوجه علاقه ام شدم. عنوان دومين مطلبي كه نوشتم، «

چگونگي بازتعريف برند شخصي» بود. از آنجا كه حرفهام دچار تغييرات زيادي شده بود، به اين موضوع علاقه مند شدم. پيش از اين، مطالب فراواني منتشر كرده بودم؛ اما اين مطلب توانست طرفداران زيادي جذب كند. هزاران نظر درباره اش ارسال شد و سردبيران از من خواستند نسخهاي تكميل شده از آن را براي مجله كسب وكار هاروارد بنويسم. يك هفته پس از انتشار اين مطلب، از سه جاي مختلف تماس گرفتند و براي ارائه آن، از من دعوت كردند. دو سال بعد، كتابم با عنوان بازتعريف خود منتشر شد و پس از آن، براي سخنرانيها و جلسه هاي آموزشي درباره برندسازي شخصي و بازتعريف حرفه اي، به نقاط مختلف دنيا سفر كردم. گاهي اوقات بايد ايده هاي زيادي را تجربه كنيم و ببينيم كدام يك از آنها از بقيه بهتر خواهد بود. اگر هنوز خودتان از اين بابت مطمئن نيستيد، بگذاريد بازار تصميم بگيرد. كدام پستها بيشترين نظرات را دريافت مي كنند؟ چه چيزي نظر مردم را بيشتر به سمت خود جذب مي كند؟ يافتن موقعيت بكر، حقيقتي علمي نيست كه بتوان با پيروي از روشي مشخص و دقيق به آن دست يافت.

اين مطلب بخشي از كتاب آژانس ديجيتال ماركتينگ چيست برآيند است

 از خلاقيت خود استفاده كنيد تا كارتان بهترين خروجي را داشته باشد؛ درنتيجه، روند كاري روزمره را تجربه نمي كنيد و دستتان براي ارائه راه حل، تأثير گذاري و مشاركت در كمپين هاي مختلف باز است. از طرفي هم به خاطر وجود اين خلاقيت هميشگي، خيلي وقتها آژانس هاي ديجيتال ماركتينگ زودتر از بقيه كسب و كارها به تكنولوژيها، ابزارها، ترندها و دسترسي پيدا مي كنند، در نتيجه، شما هم ميتوانيد زودتر از بقيه به آنها دسترسي داشته باشيد و آنها را تجربه كنيد.

۴. بيزينس مدل روزانه كسب و كارهاي مختلفي در صنايع مختلف به آژانسهاي ديجيتال ماركتينگ مراجعه مي كنند و توضيحاتي از نيازشان به آنها ارائه مي دهند. همين موضوع باعث مي شود شما به عنوان كارمند با بيزينس مدلهاي بسياري در صنايع مختلف آشنا شويد، از نيازهاي هر كسب و كاري در هر حوزه اي آگاه شويد و نهايتا در زمينه كاري مورد علاقه تان به مشاوري خوب و كاربلد كه با داده هاي واقعي كار كرده، تبديل شويد. البته بايد توجه داشته باشيد كه قرار نيست همه افراد در آژانس ديجيتال ماركتينگ كار كنند؛ چون فشار كار زياد است و انعطاف لازم دارد. شايد بتوان گفت كار كردن در آژانس ديجيتال ماركتينگ نوعي سكوي پرتاب به سمت موفقيت است. اما براي پاگذاشتن روي اين سكو و آشناشدن با بيزينس مدلهاي مختلف و كسب تجربيات ارزشمند و... بايد اين سختي ها را به جان بخريد.

۵. نتورك بينهايت عموما چون ماركتينگ كار هزينه برداري است، معمولا كسب و كارهاي متوسط و بزرگ به سمت آن مي روند. باتوجه به همكاري كسب و كارهاي بزرگ و معروف با آژانسهاي ديجيتال ماركتينگ، شما به عنوان كارمند مي توانيد نتورك بسيار گسترده اي با آدم هاي بزرگ